علی شریعتی – یک انسان، یک نسل

چند وقتیست که هجومی طرح ریزی شده و منسجم به شخصیت علی شریعتی در جریان است. آگاهانه واژه «دکتر» را پیش از نامشان بکار نمی برم چون مثل واژه «مهندس» از پیشوندهایی است که صرفاً برای آشکارسازی تمایز و ارتقاء جایگاه طبقاتی یک انسان در جامعه ایرانی بکار می رود و در کردن قمپز طبقاتیContinue reading “علی شریعتی – یک انسان، یک نسل”

هجرت

برعکس واژه «مهاجرت» که در بیست سال اخیر خیلی باب و سبک شده، «هجرت» عبارتیست که وزن خاص خودش را دارد. لزوماً هم بر جابجایی جغرافیایی دلالت نمی کند: آدم می تواند سر از «خود»ش بردارد، به افق دیگری چشم بدوزد، تصمیم بگیرد، طرح بریزد، توشه بردارد، سفر آغاز کند، پای بفشارد و شکیبایی کندContinue reading “هجرت”

از بام تا شام

بامداد درست پس از بازگشت از دنیای بی زمان و بی مکان خواب، رژه اندیشه ها آغاز می شود: کسانی که بوده ام را مرور می کنم، آنانی که می خواهم باشم را آرزویی دوباره در دل می پرورم و میان این دو نگاهی سرسری می اندازم به آنچه که امروز هستم و برای منContinue reading “از بام تا شام”